چی قشنگ تر از .. ؟؟


تــــــو رو دوست داشتن


تــــــو رو بوسیـــــــدن ..


کنار تـــــو نفس کشیدن


کنار تـــــو بیدار شدن


کنار تـــــو خوابیـــــدن


لمس دســـــــتان تـــــو


نگاه به چشــمان تـــــو


چه آرامشی داره این زندگی


فقــــط در کنــــــــــار تــــــو 

عشق

عشـــق

نــه پــول میخـــواد

نــه خوشگلـــی نه ماشین نه هیچی دیگه

نگاره: ‏عشـــق

نــه پــول میخـــواد

نــه خوشگلـــی

نــه ماشیـــن

نــه هیچـــی دیگـــه

فقـــــط دو تــا آدم میخــــواد

تاکیــــد میکنــــم : آدم

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
عمو مهران حرف دل‏

فقـــــط دو تــا آدم میخــــواد

تاکیــــد میکنــــم : آدم

جالبه ارزش خوندن داره

دوست دارم
کلمه دوست دارم به 24 زبان زنده دنیا 
۱- افغانی ………..صدقه تو شونوم!………….!Sadghe to shonom 
2- انگلیسی ……………..آی لاو یو!……………………!I love you 
3- ایتالیایی …………………تی آمو!……………………..!Ti amo 

4- اسپانیایی …………….ته کیه رو !………………!Te quiero 
5- آلمانی ………….ایش لیبه دیش!………………!Ich liebe dich 
6- آلبانی ……………………..ته دوا!……………………....!Te dua 
7- ترکی …………….سنی سویوروم!………… 
…..!Seni seviyurom 
8- پرتغالی ………………….یو ته آمو!………………….!Eu te amo 
9- چینی ………………….وو آی نی!………………………!Wo ai ni 
10- چکی …………………میلویی ته!…………………….!Miluji tě 
11- روسی ………………یا تبیا لیوبلیو!………………!Я тебя люблю 
12- ژاپنی ……………………آیشیتریو !………………………!Aishiteru 
13- سویدی …………یا السکار دی!……………….!Jag älskar dig 
14- صربستانی ……………….ولیم ته!……………………!Volim te 
15- عربی …………………..انا بحیبک!……………….!Ana Behibbek 
16- فارسی …………….دوست دارم!…………………..!Dooset daram 
17- فرانسوی ……………….ژو تم!…………………….….!Je t 'aime 
18- فیلیپینی ……………..ماهال کیتا!……………………..!Mahal kita 
19- کره ای ……………..سارانگ هیو!…………………….!Sarang heyo 
20- لهستانی ………………کوخام چیَن!……………………!Kocham Cię 
21- مجارستانی ……………..سرتلک!…. ……………………..!Szeretlek 
22- ویتنامی ……………….آن یه و ام!……………………..!An ye u em 
23- یونانی …………………….شاگاپاو!………………………!Σ΄αγαπώ 
24- هلندی................. ایک هاو فان یاو.................Ik hou van jou

بعضی وقتا

بعضی وقتــــــــا مجبوری تو فضــــــــای بغضت بخنــــــــدی

دلــــت بگــیــره ولـــی دلــگــیــری نــکــنی...

شــــــــاکی بشی ولی شکایت نکنــــــــی …

خیلی چیــــــــزارو ببینی ولی ندیدش بگیــــــــری …

خیلی هــــــــا دلتو بشکنن و تــــــــو فقط سکــــــــوت کنی!!

من اومدم

                                                        سلام 

دوستان بعد از مدتها باز میخوام آپ کنم ایشالله که تنهایم هزارمین

خوشحال میشم با زخم زبوناتون منو یاری کنین


در شهر ما انسانی زندگی میکرد

که برای سرگرمی خود بازی ساخت

که دونفر بر روی سنگ ترازو بروند 

وهر کس وزنش سبکتر بود کشته شود 

از بخت بدم منو یارم رو به روی هم افتادیم

من برای اینکه بازم زنده بمونم ده روز غذا نخوردم

غافل از اینکه یارم به پایی خود وزنه وصل کرده بود

آری ............

 گاهی اوقات عاشق می شویم


وطوری عشق می ورزیم

 

که گویا معشوق پاره ای ازتمنان شده

 

و هرلحظه او را به خود نزدیکتر می بینیم

 

به طوری که همه آینده خود را در وجود او خلاصه کرده

 

وحتی گاهی اوقات زندگی بدون اورا بدتر از جهنم می بینیم

 

وگاهی اوقات دلمان آنقدر برایش تنگ می شود

 

که می خواهیم او را از رویاهایمان بیرون کشیده

 

ودر دنیای واقعی در آغوش گرفته و به اندازه تمام عمر


گریه کنم ..........

 

ِزندگی

زندگی قصه ی تلخیست از آغازش

بسکه ازرده  شدم چشم به پایان دارم

بازم مرگ

روز مرگم

هر که شیون کند از دورو ورم دور کنید

همه را مست و خراب از میه انگور کنید

مزد غسال مرا سیر شرابش بدهید

مست مست از همجا حال خرابش بدهید

بر مرازم مگذارید بیاید واعظ

پیر میخانه بخواند غزلی از حافظ

جای تلقین به بالای سرم دف بزنید

شاهدی رقص کند جمله شما کف بزنید

روز مرگم

روز مرگم اشک را شیدا کنید

روی قلبم عشق را پیدا کنید

 روز مرگم خاک را باور کنید

روی قبرم لاله را پرپر کنید

خانه ام را وقف نیلوفر کنید

پیکرم را غرق در شبنم کنید 

روز مرگم دوست را دعوت کنید دور قبرم را کمی خلوت کنید

 

 

مجنونه پشیمان

شبی مجنون نمازش را شکست

بی وضو در کوچه لیلا نشست

عشق آن شب مست مستش کرده بود

فارغ از جام التش کرده بود

گفت یارب از چه خارم کرده ای

بر صلیب عشق دارم کرده ای

خسته ام زین عشق دلخونم مکن

من که مجنونم تو مجنونم نکن

مرد این بازیچه دیگر نیستم

این تو و لیلای تو من نیستم

گفت ای دیوانه لیلایت منم در رگت پیدا و پنهانت منم

سالها با جور لیلا ساختی

من کنارت بودم و نشناختی

پروانه...

    

 
پروانه به شمع بوسه زد و بال و پرش سوخت

بیچاره از عشق سوختن آموخت

فرق منو پروانه در این است

پروانه پرش سوخت و من جگرم

 

              

       

    

 

سبوی عشق

عزیز دل

دور از تو در این شهر مرا همنفسی نیست

فریاد کنم ازدل و فر یاد رسی نیست

ما را نفس از هجر به لب آمدو مردم

گویند که این عشق تو هم جز هوسی نیست

ای آه بسوزان به شرر سینه مارا

کین سینه برای دل ما جز قفسی نیست

گفتم به دل از همهمه در سینه چه غوغاست ؟

گفتا که در این خانه بجز یار کسی نیست

        

عید مبارکک

 

سلام دوستان عزیز

 

عید همرو پیشاپیش تبریک میگم

 

آخه من تا آخر تعطیلات نیستم گفتم حالا آپ کنم

 

                            

 

 

                   

 

     

بدون تو..............

دارم دغ می کنم

تحمل ندارم

دیگه خسته شدم

دارم کم میارم

دلم تنگ شدو دیگه نا ندارم

همش فکر توام

همش بی قرارم

دیگه اشکی برام نمونده که بخوام برات گریه کنم فدایی تو چشام

دلم داره واسه تو پرپر میزنه تو رفتی و هنوز خیالت با منه

بدون تو کجا برم کناره کی بشینم

تو چشمای کی خیرم شم خودمو توش ببینم

تو که نیستی به کی بگم چشاشو روم نبنده

به کی بگم یه کم نازم کنه بهم نخنده

بدون تو با کی حرف بزنم دردت به جونم

تو این دنیا به عشق کی به شوق کی بمونم

به جون چشمات از تمومه این زندگی سیرم

تو که نیستی همش آرزو می کنم بیمرم

امین حبیبی

ghesmatln3.jpg

حسرت

 

سلام به همه دوستان

 

فکر کنم که همتون تقریبا  بدونین که ۷ اسفند تولدمه یا به قول دوستم پارسا تفلدمه

 

اما چه فایده همیشه آرزو داشتم که کسی برام تولد بگیره کسی که دوسش داشته باشم یا دوسم

داشته باشه

 

اما حسرتش به دلم موند  مشکلی نیست ما هم خدایی داریم

 

خوب تفلدمو پیش آ پیش به خودم تبریک میگم

 

۲۲ ساله شدم پیر شدیم دیگه

                      

 

                                     خوب اینم کیک تفلد پزیرایی کنید

 

عشق...love is

عشق

شاد بودن در شادی دیگران

و محزون در غم دیگران 

با هم در روزهای خوش

و با هم در دوران دلتنگی

عشق سر چشمه توانایی است.

عشق

صادق بودن اب خود در همه حال

و صادق بودن با دیگری در همه حال

گفتن و شنیدن حقیقت و پاسداری از حرمت آن

و خود نمای هرگز

عشق سر چشمه واقعیت است.

عشق

رسیدن به درکی جنان کامل است که خود را پاره ای از دیگری بدانی

او را بپذیری آن گونه که هست و نه به گونه ای که تو می خواهی

عشق سر چشمه پیوند است.

عشق

آزادی در پی گیری آرزوها

و تقسیم تجربه ها با دیگران

بالیدن من و تو با هم و در کناره هم

عشق سر چشمه کامیابی است.

عشق

هیجان تدارک کارها در کنار هم

هیجان پیش بردن کارها دست درئست یکدیگر

عشق سر چشمه آینده است .

عشق

خشم توفان

آرامش رنگین کمان

عشق سر چشمه شور است.

عشق

ایثار است و دریافت

برد باری است در نیازها و خواستهای یکدیگر

عشق سر چشمه سهیم کردن است.

عشق

اطمینان از آن است که دیگری همیشه و در همه حال با توست

گرچه در فراق دوست.او را خواهانی

اما در دل همیشه با توست

عشق سر چشمه امنیت است.

آری عشق خود سر چشمه حیات است.

 

 

 

یک برگ دیگه از عمرم...

یک برگ دیگر از تقویم عمرم را پاره می کنم
امروز هم گذشت
با مرور خاطرات دیروز
با غم نبودنت..و سکوتی سنگین
و من شتابان در پی زمان بی هدف
فقط میروم ..فقط میدوم
یاسها هم مثل من خسته اند از خزان و سرما
گرمی مهر تو را میخواهند
غنچه های باغ هم دیگر بهانه میگیرند
میان کوچه های تاریک غربت و تنهایی
صدای قدمهایت را می شنوم اما تو نیستی
فقط صدایی مبهم
قول داده بودی برایم سیب بیاوری
سیب سرخ خورشید
سیب سرخ امید
یادت هست؟؟؟
و رفتی و خورشید را هم بردی
و من در این کوچه های تنگ و تاریک
سرگردانم و منتظر
برگی از زندگی ام را ورق میزنم
امروز به پایان دفترم نزدیکم

 

دل نگرانی های نبودنت ....

 

                                       همواره شادمان بوده ام ولی دائم در نگرانی

نگران اینکه شاید روزی از من نا امید شوی . نگران اینکه شاید تلخی فراق عشق مرا به پایان رساند...

نگران اینکه تو را به سادگی عبور قاصدک از دست دهم...نگران اینکه  روزی دیو زمانه تو را برای همیشه از من جدا

کند...به نگرانی های پر پیچ خیالم بنگر که چگونه خاطر نبودن تو"شادی را از وجودش به یغما برده است  .        

من هر روز به دیاز خاموش و تاریک نگرانی هایم پا می نهم و بزرگترین غم نبودنت را می بوسم و عاجزانه

تو را به اندکیماندن به یادگاری می گیرم و آنگاه تو را می خوانم و به تو می بالم...!

parsa

 

ستاره جون

یه شب خوب تو آسمون

یه ستاره چشمک زدو خندیدو گفت:کنارتم تا آخرش تا پای جون

ستاره قشنگی بود آروم و نازو مهربون

ستاره شد عشق منو منم شدم عاشق اون

اما زیاد طول نکشید عشق منو ستاره جون

ماه اومدو ستاره رو دزدیدو برد نا مهربون

ستاره رفت با رفتنش منم شدم بی همزبون

حالا شبا به یاده اونچشم میدوزم به آسمون

دلم میخواد داد بزنم (این بود قول و قرارمون)

تو رفتی و با رفتنت نزاشتی حتی یک نشون

دوست دارم ستاره جون تا آخرش تا پای جون

 

 

دل دیوانه

 

دل من عمری گرفتار غم و رنج و بلاست         کی رها گردد از این وضعیت آگاه خداست

آتش از سوز دل سوخته من گرم است             ور نه این گرمی سوزنده آتش کجاست

آه و افسوس که بیچاره طبیب دل من               بی جهت بهر دلم در پی درمانو دواست

عاقبت هر دل دیوانه عاقل گردید                     آنکه عاقل نشد آخر دل دیوانه ماست

گاه با یاد تو ای گل غزلی می گویم                  تا مپنداری  دلم غافل از آن عهد و وفاست

                      به همان قدر که چشمم به رهت گشت سفید

                          دل من طالب دیدار تو چشم سیاست

                          

 

 

 

 

 

عشق ؟

 

اگرنوشتن من نشانگر عشقم به تو بود ان قدر مینوشتم تا تمام کاغذ های دنیا پر شود

 

واگر اشک ریختنه من نشانگر دوستی بود انقدر اشک میریختم تا دریایی از اشک پر شود

 

واگر گل سرخ نشانگر علاقه بود انقدر گل می چیدم تا دنیا از گلبرگها پرشود

 

انگاه با تمام کاغذها قایقی می ساختم و در دریایی اشکم رها می کردم

 

و از تمام گلبرگها برایش  بادبانی می ساختم به نشان دوستت دارم برایت می فرستادم